توسعه افقی آفرینش دوباره و شرکت موفق

توسعه‌ی افقی
یکی از کتاب‌هایی که به‌صورت جدی درزمینه‌ی آفرینش دوباره در شرکت‌هایی که حالت پایدار پیداکرده‌اند کیمیای رشد است. به‌جای صبحت درباره‌ی مراحل مختلف توسعه، درباره‌ی سه مرحله‌ی افقی توسعه بحث کرده است و اعتقاد استیو کولی، دیوید وایت، مهرداد بقایی در این کتاب این است که شرکت‌های موفق باید در هر سه مرحله فعال باشند.

مرحله‌ی افقی اول:

هسته‌ی مرکزی شرکت در این مرحله است. در این فضا شرکت با سرعت زیادی رشد نخواهد کرد، اما بدون گذراندن این مرحله شرکتی وجود نخواهد داشت. این‌جایی است که فعالیت شرکت استارت می‌خورد و خود را به بازار هدف معرفی می‌کند. در حقیقت، در این مرحله به‌جای توسعه‌ی تهاجمی، تنها برای به دست آوردن سود راه‌اندازی خواهد شد که در آن بهره‌وری و کیفیت نقش حیاتی دارند. در یک شرکت حسابداری بزرگ، فعالیت‌های مرحله‌ی افقی اول شامل حسابرسی و پیروی از مشاوره‌های مالیاتی خواهد بود.

مرحله‌ی افقی دوم:

این مرحله کمتر قابل پیش‌بینی است؛ چون فضای جدیدی در فعالیت‌های شرکت خواهد بود. گاهی شرکت سود قابل‌توجهی از فعالیت در مرحله‌ی دوم به دست می‌آورد و گاهی ضررهای زیادی می‌بیند اطمینان کمتری نسبت به فعالیت جدید وجود دارد. در مرحله‌ی افقی اول، فعالیت جدید به خاطر شهرت سازمان در بلندمدت جذاب به نظر می‌آید، اما این موضوع نمی‌تواند در مرحله‌ی دوم قابل‌اعتماد به نظر برسد. در شرکت‌های حسابداری بزرگ فعالیت‌های مربوط به بخش دوم احتمال همکاری درزمینه‌ی مشاوره‌های مالی خواهد بود.

مرحله افقی سوم:

شامل بخش‌های آزمایش‌شده‌ی فعالیت جدید است که در کوتاه‌ترین زمان می‌تواند ثروتی را فراهم کند؛ اما معنایش این نیست که مرحله‌ی سوم را نباید جدی گرفت. در حقیقت، بقایی، کولای و وایت در کتاب خود درباره‌ی این موضوع بحث بکنند که بلوغ یک فعالیت در مسیر توسعه، رونق گرفتن است نه کوچک شدن و لازمه‌ی این رونق گرفتن این است که هر سه مرحله باهم فعال بشوند، زیرا وابستگی خاصی به یکدیگر دارند. مرحله‌ی دوم و سوم، فضای مرحله‌ی اول را تازه نگه‌ می‌دارند و شاید این مراحل دوباره به مرحله‌ی اول بازگردند. در شرکت‌های بزرگ حسابداری همیشه سرمایه‌گذاری در بخش‌های جدیدی چون مشاوره و خدمات صورت می‌گیرد. برای مثال با مشاوره‌های مدیریتی و برنامه‌ی مالیاتی می‌توان فعالیت یک شرکت را به سوددهی رساند، درحالی‌که سایر شرکت‌ها از همان ابتدا شکست می‌خورند.

بنابراین، در یک شرکت موفق هر سه مرحله‌ی افقی ثابت نیستند. نویسندگان برای اثبات این موضوع یک شرکت استرالیایی به نام village roadshow را مثال میزنند. در سال ۱۹۸۰ ، این شرکت تنها در زمینه‌ی پخش فیلم در مناطق کوچکی از شهر فعالیت می‌کرد (مرحله‌ی افقی اول) و توسعه‌ی فعالیتش در راستای پخش فیلم در سراسر کشور، این شرکت را در مرحله‌ی دوم افقی قرار داد. در این زمان، شرکت از قبل با ایده‌ی سینماهای چندکاره و فضاهای تفریح در مرحله‌ی سوم افقی قرار گرفته بود.

 در اواخر دهه‌ی ۸۰ ، توزیع فیلم به مرحله‌ی اول و ایجاد سینماهای چندکاره وفضاهای تفریحی در کنار آن به مرحله‌ی دوم منتقل شده بودند. در حالی که مرحله‌ی سوم در زمینه‌ی توسعه‌ی تلویزیون کابلی و تهیه‌ کنندگی فیلم در آسیا فعالیت داشت. اواسط ده هی ۹۰ ، فضاهای تفریحی به مرحل هی اول منتقل شد، سینماهای چندکاره در مرحله‌ی دوم باقی ماند و فعالیتهای جدید که شامل مراکز تفریحی و خرد هفروشی بود به مرحله‌ی سوم افقی منتقل شدند.

برای موفقیت در هر سه مرحله باید این نکته را در نظر داشت که مدیریت هر مرحله به صورت مستقل است و سیستمها و انگیزههای مدیریتی متفاوتی دارد. واقعاً بعید به نظر میرسد بتوانیم از مرحله‌ی اول به مرحله‌ی سوم گام بگذاریم یا برعکس آن. درحقیقت، در شرکتهای بزرگ حسابداری افرادی پیدا میشوند که نحوه‌ی ارائه‌ی یک محصول جدید را به بازار بلد باشند و فکرهای نویی درباره‌ی درخواست‌های مشتریان عرضه کنند. اما به طور حتم نمی‌توانند در نقش حسابرس ظاهر شوند؛ زیرا در این صورت تمام ی موارد بالا را از دست خواهند داد. بعضی از این مهارتها شاید برای مرحله‌ی اول مناسب به نظر آید از این مرحله به بعد روابط بین مراحل مهم به نظر می‌آید اما در دنیای مقررات مالی، باید

با دقت بیشتری فکر کرد و جایی که آنها فکر نکنند، مقرارت به جایشان تصمیم خواهد گرفت.

در خبرگزاری هر نماینده به صورت کامل معرفی خواهند شد | خبرگزاری فردیدر سامانه ثبت برند و معرفی برترین‌ها، هر نماینده و ساختار آن ثبت خواهد شد | ثبت برنددر اولین سامانه خدمات ورزشی به زبان فارسی هر نماینده امکان کسب درامد را خواهد داشت | مورمور